آرامشکده

۱ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۰ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

واقعا که...

کی میگه که تلویزیون ما  نتونسته اونجوری که میخواد فرهنگ زندگی مردم رو مدیریت کنه. اتفاقا بر عکسه. به نظر من زندگی مردم دقیقا - تاکید میکنم مو به مو- بر اساس اون چیزیه که تلویزیون به اونها آموزش داده. مثلا به یه نمونه از برنامه ها نگاه کنیم:

مستند شوک دیشب در مورد «مد» و بررسی تأثیر اون بر جوانان بود. به نظر میرسید هدف سازندگانش این بود که به جوانهایی که بر اساس مد روز چهره و لباسشون رو تغییر میدن آموزش بدن که اینکار صحیح نیست! ولی دقیقا برنامه ای ساختن که تبلیغ مدگرایی بود.

اولا در مورد شکل ساخت برنامه:(مجری، مصاحبه شونده، کارشناس): مجری برنامه که خودش آخر مد بود: ابروش رو برداشته بود، یقش تا سینه باز بود، کفش کادیلاک مانند! پوشیده بود. مجری دوم که به اصطلاح داشت در مقابله با تفکرات مدگرایان استدلال می آورد، خودش اسیر استدلالهای اونا شده بود و البته از نظر ظاهر علاوه بر مدایی که مجری قبلی رعایت کرده بود، ایشون از موهاش هم غافل نشده بود.

اما در مورد مصاحبه شونده ها وضع فرق میکرد. تأثیر گذارترین مصاحبه شونده کسی بود که خودش رو پزشک معرفی میکرد. میدونید که در جامعه ما یه قداست خاصی برای دانشجوها قائلند و حرف اونا نسبت به دیگران تأثیر گذاری بیشتری داره- به دلیل تلقی از عدم وابستگی و قداست جستجوی دانش و...- حالا اگه طرف دانشجوی پزشکی هم باشه که بیشتر. این دانشجوی پزشکی البته فکر هم کرده بود. در حرفاش اطمینان هم بود و البته مصاحبه شوندگان دیگری هم همینطور. اون چیزی که در مصاجبه گر و حتی کارشناس هم نبود. طبیعتا اطمینان و شخصیتی که این مصاحبه شونده داشت در انتقال کلامش به مخاطب بینظیر بود.

در مورد دیگر مصاحبه شونده ها هم اطمینان از نظری که میدادند مخاطب رو به شک می انداخت که نکنه اینا راست بگن و وقتی برای رفع این شبههشون دنبال جوابی از سوی کارشناس یا مستند میگشتن یه پاسخ شنیدن: عرف که بعدا در موردش حرف میزنم. راستی نباید از نگاه های خشم آلود همه مدگرایان نسبت به «آن کسانی که قصد ارشاد آنها را داشتند» غافل شد... که برون ریزیش رو پارسال دیدیم...

اما کارشناس امور فرهنگی ما که یک سرهنگ بود.. همین برای توصیفش بسه که دو تا سلاح داشت: عرف و قانون، کلت...

اما در مورد محتوای برنامه: من در مورد اینکه چرا مد بده الان نمیخوام بنویسم، بلکه میخوام بگم که این برنامه چه تأثیری در ذهن مخاطب میذاره. در این برنامه چند سوال در ذهن مخاطب مطرح میشود: مد چیست؟ آیا مدگرایی خوب است؟ اگر مدگرایی خوب است چه نوع مدی خوب است؟

به سوال اول خود کسانی که از مد استفاده میکردند بهتر از همه جواب دادند: مد، آراستن ظاهر برای تمایز از دیگران و نشانه ای از تعلق به جهان پیشرفته و گریز از جهان عقب مانده است. قید دوم رو به این خاطر اضافه کردم که این افراد مد ایرانی رو به دلیل تلقی از ایران به عنوان کشوری عقب مانده نمیپذیرفتند.

اما سوال دوم که کلید اصلی برنامه بود و سازندگان ناآگاه با سردرگمی که خودشون در پاسخ به این سوال داشتن از آن به سوال سوم رد شدن، اینطور پاسخ داده شد که اگر مدگرایی مطابق با عرف جامعه باشه خوبه. و الا نه. (که پاسخ محکمی دریافت کردن که عرف منطقه ما این رو میپذیره که انصافا جواب این استدلال چرتشون همین بود) این نوع پاسخ به این سوال ذهن مخاطب رو اینجوری شکل میده که خوب حالا اگه عرف بپذیره، اشکالی برای مد نیست. و چون دلیلی بر رد مدگرایی ارائه نمیشه، کسانی که عرف رو تعیین کننده خوبی یا بدی مدگرایی نمیدونن رو هم به این شک میندازه که پس معیار خوب بودن و بد بودن مدگرایی چیست؟(البته من به این شک نیفتادم، شکر). این روند دقیقا تبلیغ مدگراییه.چرا؟ چون مخاطبی که قبل از دیدن این برنامه با قطعیت و یقین با مد مخالف بود، الان در مقابله با مدگرایی یه قدم عقب نشسته و یقینش تبدیل به شک شده. این شک جلوی ایستادنش در مقابل مد رو میگیره. مدگرایان فرصت بیشتری برای عرض اندام پیدا میکنن.در نهایت عرف جامعه تغییر میکنه. و مدگرایی عرف میشه. به همین راحتی. فرهنگ تغییر میکنه چون افکار تغییر کرده.( که احتمالا اون موقع میان جلوی ما رو میگرن و میگن که چرا ریش میذارید؟ عرف جامعه این رو نمیپذیره و ما باید هزار تا دلیل بیاریم که بابا عرف محله ما اینطوریه!!!

بله اینا بدون اینکه جواب این سوال رو درست بدن که آیا مدگرایی خوبه یا نه یه دفعه پریدن به سوال سوم. یعنی فرض گرفتن که مدگرایی اشکالی نداره اما باید جهت دهی بشه(البته از نظر من مدگرایی تجلی ظاهری پوچ بودن زندگی انسانه). در جهت دهیشون هم باز اشتباه کردن. واقعا که. البته من میگم اصلا مدگرایی بده و جهت دهی اصلا معنایی نداره. با این حال اگه بخوایم یه مدی رو در این دنیای زندگی الکی و پوچ انتخاب کنیم ایا باید مد ایرانی انتخاب کنیم؟ حتما به این خاطر که ما تو ایران زندگی میکنیم باید مد ایرانی انتخاب بشه و اگه مثلا ما در ژاپن به دنیا میومدیم اونا هم یه برنامه میساختن که کلی مد ایرانی! رو مسخره میکردن و میگفتن فقط مد ژاپنی و همینطور در سایر جاها....

اون لحظه مستند رو یادم نمیره که فیلمبردار میخواست از تصویربرداری تیشرتی که روش عکس شهید آوینی بود فرار کنه!!! واقعا که.

خلاصه اینکه اینطوری دیگه. نگید که مردم تأثیر نمیگیرن. اتفاقا مردم دقیقا همونطوری زندگی میکنن که رسانه ملی!! بهشون یاد داده.

اما یه آیه در مورد مد و اتمام کلام:

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِکَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ

اینم لینک مطلب در سایت الف

http://alef.ir/1388/content/view/104587

  • سید محمد رضا حسینی